اگرچه پس از کش و قوسهای چند ساله، قتلگاه شیراز تعیین تکلیف شده است، اما التیام زخم کهنه کمربندی شیراز نیازمند مرهمی شفابخش است که نسخه آن امروز میتواند به دست رئیس جمهور پیچیده شود.
به گزارش کنگره از شیراز، شب از نیمه گذشته است، خودروها ویراژ میدهند، تاریکی چشمها را میآزارد و سبقتهای ناگهانی با سرعتهایی که از دید دوربینهای به سرقت رفته پنهان میماند نفس را در سینه حبس میکند! عدهای میگویند وقتی وارد کمربندی شیراز یا همان نام معروف جاده مرگ میشوی باید اشهدت را بخوانی؛ چراکه لحظات پرخطر و دلهرهآور از ابتدا تا انتهای محور تو را همراهی میکنند و قدم نهادن در این محور شاید بازگشتی نداشته باشد! بدون شک “قتلگاه” نامی برازنده برای محوری پرخطر چون کمربندی شیراز است؛ چراکه آمار تصادفات این جاده به قدری بالاست و همواره روندی افزایشی دارد که تقریبا روزانه شاهد بروز حادثه در این محور هستیم. این ۴۷ کیلومتر روزی که طراحی و اجرا شد کمربندی جنوبی شیراز نام گرفت زیرا قرار بود بهعنوان حلقه بیرونی و خارج از شهر، دروازه قرآن را با پیمودن مسیری حدودا ۴۷ کیلومتری به پل فسا وصل کند. جادهای که به دلیل نداشتن آیندهنگری کم کم به قلب شهر کشیده شد و شهرکهای مختلف به مرور در اطراف آن با اخذ مجوز پاگرفتند و در نهایت بخشی از آن که حدود ۱۸ کیلومتر است بین مناطق مسکونی واقع شد. با این ساخت و سازها و باز شدن دسترسیهای غیرمجاز به کمربندی حوادث این محور روز به روز افزایش یافت و چه بسا افراد بسیاری در این جاده قربانی شدند و جان باختند.
آغاز مناقشه با تبدیل بخشی از رینگ بیرونی شهر شیراز به یک خیابان درون شهری، کشمکشها بر سر اداره آن میان دو دستگاه راهداری و شهرداری آغاز شد. راهداری مدعی بود که چون این محور امروز به درون شهر کشیده شده مدیریت و نگهداری آن باید به شهرداری واگذار شود؛ حال آنکه شهرداری هم حاضر نبود زیر بار این مسئولیت سنگین برود. وزیر فقید سابق راه و شهرسازی، مرحوم رستم قاسمی که خود از اهالی استان فارس بود چندباری از این محور بازدید کرده و دستور ساماندهی آن را صادر کرده بود. دستور یکماهه دادستان برای تقسیم وظایف اما این کشمکشها و بلاتکلیفی چند سالی طول کشید و آمار حوادث همچنان بالا میرفت تا جایی که دادستان مرکز فارس به این ماجرا ورود جدی کرد. مصطفی بحرینی در بازدید از این محور مسئولیت را ۵۰-۵۰ میان دو دستگاه تقسیم کرد و از آنها خواست تا با مشارکت هم این محور را طی یک ماه از ۱۶ آبان تا ۱۶ آذر ۱۴۰۰ مدیریت و هرچه سریعتر حوادث آن را کنترل کنند. اما این تقسیم وظیفه مورد توجه قرار نگرفت و پاسکاری میان دو دستگاه یاد شده ادامه یافت تا آنجا که استاندار فارس نیز به این موضوع ورود کرد. ایمانیه ابتدا تفاهمنامهای را تنظیم کرد که در آن ۶۰ درصد مسئولیت به راهداری و ۴۰ درصد به شهرداری واگذار شده بود، اما این تفاهمنامه به امضای اعضای شورا نرسید و منتفی شد. او چند بار برهههای زمانی مختلف را تعیین کرد اما اتفاق ملموسی رخ نداد.
اولتیماتوم آخر وی چندین بار در جلسات مختلف درباره این محور هشدار داد و در آخرین تذکرش رسما تقسیمبندی را انجام داد و اذعان کرد که از ابتدای تیرماه ۱۴۰۱ بخشهایی از این محور که در بین شهرکها واقع شده حدود ۱۸ کیلومتر باید توسط شهرداری ساماندهی شود و مابقی نیز در حوزه اختیارات راهداری است. از ابتدای تیرماه بالاخره ضربالاجل استاندار فارس نتیجه داد و تقسیمبندی کمربندی صورت گرفت، چنانچه ۱۸ کیلومتر از این محور شامل شهرک جوادیه تا پل شهید فرصتیان به طول ۴ کیلومتر و از انتهای همت جنوبی تا سلطانآباد به طول ۱۴ کیلومتر از یکم تیرماه ۱۴۰۱ در اختیار شهرداری قرار گرفت. یک سال و سه ماه گذشت! حالا حدود یک سال و سه ماه از این واگذاریها میگذرد اما طی کردن مراحل اداری، طراحیها و اخذ مجوزها زمانبر شده و هنوز تغییر محسوسی که مردم شاهد آن باشند رخ نداده ضمن اینکه آمار تصادفات این محور هم کاهش محسوسی نداشته و به صورت هفتگی خبرهایی از حادثه در این محور شنیده میشود.